کلاه و قلم

قلمی که از کلاه برآید هیچ وقت از یاد ها نمی رود(به یاد علی وزینی)

کلاه و قلم

قلمی که از کلاه برآید هیچ وقت از یاد ها نمی رود(به یاد علی وزینی)

۲ مطلب در ارديبهشت ۱۳۹۸ ثبت شده است



علت اول اینکه روسیه خواهان الحاق به اتحادیه اروپا نبوده است را باید در تاریخ و گذشته آن باید دنبال کرد روسیه تا پیش از قرن هجدهم یک حکومت نه چندان نیرومند در خاور اروپا بود و وسعت آن چندان زیاد نبود. تا اینکه در آغاز قرن ۱۸ میلادی و با اصلاحاتی که تزار پتر بزرگ انجام داد، این کشور به یک امپراتوری پهناور و نیرومند تبدیل شد. در سال ۱۹۱۷ انقلاب کمونیستی در این کشور به وقوع پیوست و نام کشور به «اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی» تغییر یافت. روسیه، با عنوان جمهوری فدراتیو روسیه شوروی، مهمترین و بزرگ‌ترین جمهوری در اتحاد جماهیر شوروی بود. در سال ۱۳۷۰ (۱۹۹۱) شوروی پس از جنگ سرد طولانی با غرب فروپاشید و فدراسیون روسیه به جای آن نشست.

فدراسیون روسیه و اتحادیه اروپا تقریباً هم سن و سال هستند. فدراسیون روسیه در دسامبر سال ۱۹۹۱ به وجود آمد و اتحادیه اروپا در فوریه سال ۱۹۹۲. هر دوی آنها شکل و قالب جدیدی دارند ولی وارث تاریخ قدیمی پیشینیان خود هستند و لذا نباید گفت که فعالیت آنها اوایل سال های ۱۹۹۰ از صفر شروع شد. با این حال، هر دوی آنها سعی کردند مرحله جدید تاریخ خود را شروع کنند. طرفین برای اولین بار قبول کردند که هدف بلندمدت آنها، تشکیل وحدت بر اساس هماهنگی موازین حقوقی و رسیدن به نزدیکی هرچه بیشتر روابط است.

در نتیجه افزایش وسعت سرزمینی قدرتمند شدن روسیه تزاری در قرن18 امپراتوری روسیه که از لهستان در شرق تا اقیانوس کبیر امتداد می‌یافت.  از طرف دیگر در زمان اتحادیه جماهیر شوروی روسیه بعنوان یک قطب و بازیگر اصلی در روابط بین الملل بوده است این سابقه ی تاریخی به روسیه اجازه نمی دهد که زیر بار قواعد وسلطه نهادی دیگر بروند و مقامات روسیه به خاطره همین هویت تاریخی هیچ وقت حاضر نمی شود اختیارات خود را به نهادی دیگر واگذار کند که این مورد با افزایش قدرت پوتین که خواهان گسترش قدرت روسیه بعد از پایان جنگ سرد در عرصه بین المللی است تشدید می شود.

اتحادیه اروپا ساختار غیر عادی دارد. این اتحادیه به علت ساختار پیچیده داخلی و جنبه های آشکار ایدئولوژیکی برای برقراری روابط سالم با شرکای خارجی مناسب نیست. برقراری این گونه روابط به خصوص با کشورهایی دشوار است که می توانند به عنوان شرکت کنندگان بالقوه طرح اروپایی به تعبیر تنگ (عضویت در اتحادیه اروپا) یا وسیع (منطقه به کارگیری قواعد و موازین اتحادیه اروپا) در نظر گرفته شوند. روسیه هرگز امکان عضویت در اتحادیه اروپا را بررسی نکرده و بروکسل هرگز آن را به عنوان نامزد بالقوه عضویت در نظر نگرفته است. ولی مسکو در مجموع با این نقطه نظر موافق بود که موازین حقوقی اروپایی می تواند و باید اساس نزدیکی روابط را تشکیل دهد. این نقطه نظر بسیار پایدار بود و تنها مختص عصر تخیلات دمکراتیک نیمه اول سال های ۱۹۹۰ نبود.

البته فقط روسیه ای که فوق العاده تضعیف شده بود، واجد شرایط اتحادیه اروپا بود. به موازات احیای کارآیی دولت بعد از بحران سال های ۱۹۹۰، مسکو بر برابری بیشتر حقوق در روابط بین طرفین تأکید کرد و می خواست که این روابط نه بر موازین حقوقی اتحادیه اروپا بلکه بر قواعد هماهنگ شده توسط طرفین استوار باشد. ولی مسأله این است که اتحادیه اروپا تقریباً نمی تواند موازین هماهنگ شده با کشورهای دیگر را عملی کند. به همین علت قالب روابط در سطح قبلی باقی ماند ولی محتوای روابط خالی می شد. در نیمه دوم سال های ۲۰۰۰ این روند خالی شدن قالب روابط بین طرفین از محتوای عملی سرعت یافت.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ ارديبهشت ۹۸ ، ۲۱:۱۶
مسعود وزینی

چالش امروز خاورمیانه جنگ یا مذاکره است

دو جمله در کلام رهبری بسیار راهبردی بود «جنگ نمی شود و مذاکره هم نمی کنیم»»

دولت ایلات متحده پس از ناکامی ها در سوریه ،فشار بر ایران را در دستور کار خود قرار داد به این دلیل بود که ترامپ تصمیم به خروج از برجام و بازگشت تحریم ها گرفت

اشتباه است فکر کنیم اگر ترامپ جمهوری خواه سر کار بود فشار بر ایران وجود نداشت یا کمتر بود به اعتقاد کارشناسان و گواه تاریخ اگر دموکرات ها هم سر کار بودند فشار بر ایران اگر بیشتر نبود کمتر هم نبود اما شاید شیوه فشار تغییر می کرد آنها از برجام خارج نمی شدند اما برجام را تو خالی می کردند که ماندن و خروج از آن برای ایران هزینه داشته باشد.

اشتباه محاسباتی است که عده ای خوش خیال می کنند که اگر دموکرات ها سر کار بیایند همه چیز حل می شود و جنگ افروزی و قدرت طلبی آمریکا پایان می یابد.آمریکا نمی خواهد با ایران فدرتمند رودرو باشد این خاصیت نظام بین الملل است.آمریکا به جهت حفظ نظام تک قطبی که هروز قبل تر از دیرور روبه اوفول است به قدرت طلبی و جنگ افروزی خود در مناطق مختلف جهان پایان نمی دهد.از قلب خاورمیانه گرفته تا مناطق نزدیک تر کشور های آمریکا جنوبی که همه همه درگیر قدرت طلبی های دولت آمریکاست.

از نظر تحلیل گران جنگی بین ایران و آمریکا نمی شود علتش این است که ایران همان ایران قبل نیست امروز ایران از یمن تا سوریه گرفته صاحب نفوذ است و می تواند تمامی پایگاه های آمریکا در این مناطق تحت شعاع قرار دهد و همچنین پیشرفت های نظامی ایران به حدی رسیده است که آمریکا می داند اگر اقدامی خلاف انجام دهد امنیت اسرائیل شریک استراتزیک وشرکای عربی به شدت به خطر می افتد.

اگر بخواهد جنگ را از طریق شرکا خود آغاز کند باز ناکام خواهد ماند مهمترین شرکای آمریکتا در منطقه اسرائیل و کشورهای عربی حوزه خلیج فارس هستند از طرفی کشورهای عربی در باتلاق جنگ با یمن گیر افتاده اند و قطعا الان توانایی جنگ رودرو با کشورقدرتمندی چون ایران را ندارند. از طرف دیگر اسرائیل هست که آن هم قبل از حمله به ایران باید از محور مقاومت عبور کند که با پیروزی اخیر محور مقاومت در سوریه ،در شزایط حال این امر غیر ممکن است .با این تحلیل هست که گفته می شود جنگ نمی شود.

جنگ نمی شود اما چر مذاکره نمی کنیم در فرصت دیگر می نویسم..

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ ارديبهشت ۹۸ ، ۱۲:۳۶
مسعود وزینی