خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا
شنبه, ۲۷ آبان ۱۳۹۶، ۰۲:۴۸ ب.ظ
مقدمه
خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا ( Brexit)
در سال ۲۰۱۶ خروج، حکومت بریتانیا
اعلام کرد در ۲۹ مارس ۲۰۱۷ رویه رسمی برای خروج را آغاز خواهد کرد، که در دیرترین حالت تا ۳۱ مارس ۲۰۱۹، بریتانیا را از اتحادیه اروپا
خارج خواهد کرد.برگزاری همه پرسی در انگلیس محققان را در خصوص علل و پیامدهای خروج
اتحادیه به تحقیق واظهار نظر سپرد.از آنجا که ما در کشور ایران زندگی میکنیم یک
نگاه گذارایی به تاثیر این خروج بر ایران دارم.
دیدگاه های موافق و مخالف در خصوص خروج بریتانیا
در حالی که میتوان سیاست خارجی را به عنوان موضوع فرعی بحران موجود در روابط میان بریتانیا و باقی کشورهای اتحادیه اروپا قلمداد کرد، اما پیامدهای خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا بر سیاست خارجی این کشور و شرکای سابق آن بسیار گسترده خواهد بود؛ با این وجود، نتیجه هر چه که باشد، رایدهندگان بریتانیایی هستند که باید در این باره تصمیم گیری کنند.
هرچند که پویش «خروج» هم دغدغههای مهاجرپذیری را برگ برنده خود میداند. پویش «عدم خروج» معتقد است که هر چند بریتانیا میتواند با ورود به بازارهای آزاد در حال ظهور، به افزایش رشد و توسعه خود بپردازد، اما جهانی شدن و قدرتهای همراه آن از غرب به شرق و جنوب تغییر میکند، به طوری که هیچ کشور اروپایی به تنهایی نمیتواند نفوذ واقعی در صحنه جهانی داشته باشد، همچنانکه بریتانیا نیز به تنهایی وزنه سیاسی، اقتصادی و دیپلماتیک سنگینی محسوب نمی شود.
بنابراین حاکمیت ملی واقعی عبارتست از حفظ حق تعیین سرنوشت و این نیازمند ترکیب وزن بریتانیا با وزنه شرکای اروپایی این کشور است. بر همین اساس نیز شکلدهی دنیای قرن بیست و یکم مطابق با منافع و ارزشهای بریتانیا، به رهبری این کشور در داخل اتحادیه اروپا بستگی دارد.
در مقابل این دیدگاه، طرفداران «خروج» معتقدند که اتحادیه اروپا آن قدر بروکراسی پر چالشی دارد که نمیتواند هم پای بریتانیا حرکت کند و وقت بریتانیا را هدر میدهد. آنها ادعا میکنند که بریتانیا دارای پیوندهای تاریخی با دنیاست حال آنکه سایر کشورهای اتحادیه فاقد آن هستند. بنابراین بریتانیا میتواند به جای 27 عضو اتحادیه اروپا، روابط خود را با آمریکا و 53 کشور مشترک المنافع مثل هند تجدید کند. اما مشکل اساسی این ایده در این است که بریتانیا هرگز پاسخ مثبتی از دیگر کشورها دریافت نمیکند.
مهاجرت:
موضوع مهاجرت آوارگان سوری و عراقی به سمت کشورهای اروپایی است و اینکه برخی کشورهای اروپایی عضو اتحادیه این قاره اصرار دارند که مرزهای خود را به سمت این آوارگان باز کرده و مهاجرپذیر شوند اما انگلیس تمایلی به پذیرش این موضوع ندارد
انگلیس خواستار این است تا اصول جداگانهای را درمورد مهاجر پذیری داشته باشد و در این مورد فشاری به این کشور وارد نیاید و نیز در برخی مسائل دیگر که به موضوع مراودات و تردد افراد در اتحادیهی اروپا مربوط میشود، این کشور با توجه به مشکلاتی که با آنها مواجه است خواستار عدم مهاجر پذیری است که اتحادیهی اروپا تا حدودی این شروط را پذیرفته است
تا به حال، طرفداران خروج، اعم از نژادپرستان و بیگانه ستیزان، یعنی کسانی که از تغییرات اجتماعی و اقتصادی ناخشنودند و کسانی که فکر میکنند بریتانیا جزیرهای کوچک و لبریز از جمعیت است، از «برقراری نظم و کنترل بر مرزهای بریتانیا» به عنوان دلیلی برای خروج از اتحادیه اروپا یاد میکنند. آنها سیاست آزادی تردد در داخل اتحادیه اروپا را که بیشتر اعضای جدید در شرق اروپا خواهان آن هستند، به عنوان نخستین اشتباه این اتحادیه قلمداد میکنند. همچنانکه در حال حاضر اتحادیه اروپا با مهاجرت وسیع و بحران مهاجرانی که از خاورمیانه و آفریقا به اروپا سرازیر شده اند، مواجه است.
طرفداران خروج با تاکید بر این نکته که بریتانیا مقصد مطلوب و منحصر به فرد مهاجران است و برای جلوگیری از ورود سیل غیراروپاییان باید کانال انگلیس را با عقلانیت انگلیسی ادغام کرد، اظهار میدارند که جزیره بریتانیا در عمل هیچ روش «پل متحرکی» برای جداسازی خود از بحران قاره اروپا و پیرامون فلاکتزدهاش ندارد.
بحرا ن اقتصادی در اروپا:
عدم تمایل این کشور برای مشارکت در حل مشکلات
اقتصادی برخی کشورهای عضو این اتحادیهی نظیر یونان در زمان کنونی و اسپانیا در
گذشته است
بطور کلی بریتانیا با خروج از اتحادیه به دنبال
این است که از بحران اقتصادی اروپا رهایی یابد و مانند بحران گذشته در بحران
سهمگین تر گیر نکند.وبا اتخاذ سیاست های آزادانه اقتصادی و گسترش روابط خود با
آمریکا خود را در مقابل بحران های اقتصادی واجتماعی اتحادیه واکسینه کند.
آثار بر 27 کشور دیگر
بریتانیا در سراسر اروپا به عنوان عضو ممتاز اتحادیه اروپا محسوب میشود. سایر اعضای این اتحادیه خواهان ماندن بریتانیا در اتحادیه هستند. بسیاری بیم آن دارند که رای «خروج»، به نیروهای ملیگرا و پوپولیست سراسر قاره از شرق اروپا تا اسکاندیناوی تا فرانسه هم سرایت کند.
در عین حال، صاحبان تجارت آزاد مثل آلمان و سوئد، بریتانیا را در خارج از اتحادیه آسیبپذیر میبینند و ایتالیا منافع مشترکی در بلندپروازیهای بریتانیا در ایجاد بازار واحد، به ویژه در بعد دیجیتال فرض میکند. فرانسه هم به بریتانیا به عنوان «اسب تروای» آمریکایی مشکوک است. در حقیقت اکثر شرکای بریتانیا در اتحادیه اروپا از لطمات خروج این کشور بر نفوذ این اتحادیه در جهان آگاه هستند و نگران این برداشت جهانی هستند که ناکامی اقتصادی سالهای اخیر اتحادیه اروپا اکنون با ناکامی سیاسی همراه شده است. بنابراین، این تحقیر و اهانتهای قبلی پوتین (و سایر ملیگرایان از پکن تا باکو و قاهره) به ارزشهای دموکراتیک مورد تایید و تشویق قرار میگیرد و توانایی 27 کشور باقیمانده دیگر در محافظت از منافع خود و ارتقای ارزشهای خویش در دنیایی که دموکراسیهای آزاد عقب نشینی می کنند، ضربه خواهد دید.
پیامدها
. فروپاشی اتحادیه:
خروج انگلیس از اتحادیه اروپا میتواند زمینه را برای وسوسه دیگر کشورهای عضو - بخصوص کشورهایی مانند یونان که با چالشبدهی به دیگر اعضای اتحادیه اروپا و اعتراضهای مردمی به اصلاحات اقتصادی مورد نظر این اتحادیه روبرو بوده است- برای خروج از این اتحادیه فراهم سازد. این احتمال وجود دارد که سایر کشورهای عضو این اتحادیه نیز در صدد مذاکره مجدد با اتحادیه اروپا درباره شروط عضویت خود برآیند.
2. تجزیه انگلیس:
خطر تجزیه انگلیس در صورت خروج انگلیس از اتحادیه اروپا نیز وجود دارد. زیرا نیکولا استورجن Nicola Sturgeon وزیر اول اسکاتلند که طرفدار باقی ماندن در اتحادیه اروپا است اعلام نمود: "با خروج انگلیس از اتحادیه اروپا همه پرسی جدیدی درباره استقلال اسکاتلند از انگلیس برگزار خواهد شد و این بار اسکاتلند است که تصمیم ماندن در انگلستان را خواهد گرفت."
3. کاهش امنیت و اقتدار: از آنجایی که انگلیس تنها کشوری است که به همراه فرانسه از کرسی دائم شورای امنیت برخوردار است و این سبب شده این اتحادیه در روابط بین الملل خود با سایر کشورها از اقتدار برخوردار باشد و همچنین در حفظ صلح و امنیت بین المللی تأثیرگذار باشد. بدین جهت خروج انگلیس از این اتحادیه ممکن است اثر مخربی بر سیاست خارجی و امنیتی اتحادیه اروپا داشته باشد.
4. ایجاد تنش:
نظرسنجی های انجام گرفته در خصوص همه پرسی حاکی از آن است که طرفداران و مخالفان ماندن انگلیس در اتحادیه اروپا دوشادوش هم قرار دارند. لذا خروج انگلیس از این اتحادیه قطعا به نزاع و آشوب در بین مخالفان و موافقین تبدیل خواهد شد که این خود تهدیدی فاجعه بار برای اتحادیه اروپا و انگلیس است.
5. کاهش نیروی کار: با خروج انگلیس از اتحادیه اروپا شمار مهاجرانی که از اتحادیه اروپا وارد انگلیس می شوند به شدت کاهش خواهد یافت که این مسئله موجب کمبود نیروی کار در بخش های ساخت و ساز و خدمات خواهد شد.
6. کاهش رشد اقصادی:
پیش بینیها صورت گرفته در خصوص خروج انگلیس همچنین حاکی از آن است که خروج انگلستان از اتحادیه اروپا سبب میشود، پویای رشد اقتصادی انگلیس به طور چشمگیری، کاسته شود. مدیر کل سازمان تجارت جهانی نیز هنگام سفر به لندن هشدار داد اگر انگلیس از اتحادیه اروپا خارج شود قدرت رقابت تجاری آن تضعیف خواهد شد. روبرتو آزودو همچنین گفت: «هرچند تجارت ادامه خواهد یافت، اما این تجارت ممکن است در شرایط بدتری صورت گیرد.»
شایان ذکر است که اتحادیه اروپا با چالشهای عمدهای نظیر؛ تروریست، یورو، تنش با روسیه، بحرن اوکراین، هویت، بیکاری، آوارگان رو به رو است که هر کدام میتواند چگونگی همگرایی در اتحادیه اروپا را با مشکل مواجه کند و در نهایت به تهدیدی جدی برای امنیت و ثبات در اروپا منجر شود. بنابراین سال 2016 نیز سال پرچالشی برای اتحادیه اروپا خواهد بود که عبور از آنها تنها به آینده نگری و واقعگرایی رهبران اروپا بستگی دارد.
در مجموع باید گفت که خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا می تواند پیامدهای زیر را به همراه داشته باشد :
- آثار ناگواری بر سیاست خارجی طرفین خواهد داشت؛
- به احتمال زیاد به استقلال اسکاتلند و آغاز خشونتهای تازه در ایرلند شمالی منجر خواهد شد؛
- کمک چندانی به تعمیق روابط بریتانیا با آمریکا و کشورهای مشترک المنافع نخواهد کرد؛
- بریتانیا به تنهایی قادر به حل بحران مهاجران و کنترل مرزها نخواهد بود و این مساله تنها با همکاری با اتحادیه اروپا میسر خواهد شد؛
- در حالی که بریتانیا از یک موقعیت منحصر به فرد در اتحادیه اروپا برخوردار است، خروج از آن می تواند این موقعیت ارزشمند را به مخاطره اندازد؛
- و در نهایت خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا، به کاهش نقش دو طرف در در صحنه جهانی منجر شده و در عین حال طرفداران ارزش های ضددموکراتیک را در سراسر این قاره و ماورای آن تقویت خواهد کرد .
نتیجه گیری
وسوسه انگلیس برای رفتن به آن سوی کانال و
درگیر نساختن خود با مسائل و مشکلات اروپا چیز جدیدی نیست. فق. سیاست «عدم خروج»
به درستی معتقد است که در قرن بیست و یکم، این ارزش ها و منافع اقتصادی، این کشور
را ملزم می دارد تا از صمیم قلب به نقش رهبری در این اتحادیه متعهد باشد. با این
حال، بریتانیای بدخلق، غیرسازنده و نیمه جدا، نه برای اتحادیه و نه برای انگلستان
بهرهای نخواهد داشت. بنابراین اصلاح موثر سازوکار فعلی اتحادیه اروپا که دیوید
کامرون توان ارائه آن را دارد، تعامل مجدد و اصیل بریتانیا را درپی خواهد داشت..
۹۶/۰۸/۲۷